جهت عضویت در شبکه اجتماعی نمیدونم و دنبال کردنِ saeid تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی نمیدونم یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی نمیدونم توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
ای دوستان امشب که شب چهارشنبه سوری بود من با 5 نفر دیگه که به اسم های حسن اکبرزاده/حسن صالح آبادی/حمید یاقوتی/علی یاقوتی و دایی خودم حمید بابایی خیر سرمون رفتیم بیرون صفا.اولش خوب بود زدیم رقصیدیم,رقصونیدماما بعدش یه آدم احمق یه نارنجک انداخت وسط جمعیت.رفیقم گفت آقا چرا اینکارو کردی ؟طرف نه گذاشت نه برداشت راست زد تو صورت این.ماهم اومدیم جدا کنیم دیدیم 14/15 نفرن اومدیم در بریم دیدم2نفر از پشت سر دارن با مشت میزنن تو سرم هم برگشتم یه نارنجک راست انداخت جلوی پام یه دودی بلند شد هیچی ندیدم همین طوری اومدم عقب که فرار کنم دیدم داییمو از موهاش و لباسش گرفتن دارن 5 نفره میزنن اونطرف هم سه تا از رفیقام در رفتن.یکی دیگه از رفیقام تیم پو(ضرب) دستش بود با همون همچین گذاشت تو سر یکی از اون 5 نفر که در جا افتاد خودش هم اومد در بره یه کله ملاق خور رو زمین منم هم زمان برگشتم با پام تو صورت یکی شو زدم با مخ خورد زمینیه تک راست هم تو صورت یکی دیگه داییم هم یه تک گذاشت تو دماغ یکیشون ول کردن بعد در رفتیم.یعنی شب چهار شنبه سوری مونو به فنا دادن.این وسط یه گوشی گلکسی s2گم شد یه گوشی سامسونگ دوتا دسته کلید با یه تیم پو(ضرب)دوتا پا زخمی شد یه لب پاره شد خلاصه زدن حسابی خوشحالیمونو به باد دادن
ناجورررررررررررررررر
فکر کنم چشممون کردنجو گیر شده بودیم فرانت میزدیم بک در جا میزدیم کلا حرکت نمایشی میزدیم میرقصیدیم همه خوششون اومده بود هی میگفتن بیاین وسط یعنی اینقدر مواد محترقه با خودم آورده بودم که اگه مامورا میگرفتنم باید تیم خنسا کننده بمب خبر میکردن که از جیب هام بتونن در بیارن
سلام شب بخیر
1391/12/23 - 01:12هفته ایندســـت البته
برو هفته اینده بیا
1391/12/23 - 01:17ای دوستان امشب که شب چهارشنبه سوری بود من با 5 نفر دیگه که به اسم های حسن اکبرزاده/حسن صالح آبادی/حمید یاقوتی/علی یاقوتی و دایی خودم حمید بابایی خیر سرمون رفتیم بیرون صفا.اولش خوب بود زدیم رقصیدیم,رقصونیدماما بعدش یه آدم احمق یه نارنجک انداخت وسط جمعیت.رفیقم گفت آقا چرا اینکارو کردی ؟طرف نه گذاشت نه برداشت راست زد تو صورت این.ماهم اومدیم جدا کنیم دیدیم 14/15 نفرن اومدیم در بریم دیدم2نفر از پشت سر دارن با مشت میزنن تو سرم هم برگشتم یه نارنجک راست انداخت جلوی پام یه دودی بلند شد هیچی ندیدم همین طوری اومدم عقب که فرار کنم دیدم داییمو از موهاش و لباسش گرفتن دارن 5 نفره میزنن اونطرف هم سه تا از رفیقام در رفتن.یکی دیگه از رفیقام تیم پو(ضرب) دستش بود با همون همچین گذاشت تو سر یکی از اون 5 نفر که در جا افتاد خودش هم اومد در بره یه کله ملاق خور رو زمین منم هم زمان برگشتم با پام تو صورت یکی شو زدم با مخ خورد زمینیه تک راست هم تو صورت یکی دیگه داییم هم یه تک گذاشت تو دماغ یکیشون ول کردن بعد در رفتیم.یعنی شب چهار شنبه سوری مونو به فنا دادن.این وسط یه گوشی گلکسی s2گم شد یه گوشی سامسونگ دوتا دسته کلید با یه تیم پو(ضرب)دوتا پا زخمی شد یه لب پاره شد خلاصه زدن حسابی خوشحالیمونو به باد دادن
1391/12/23 - 01:18سلام نخیر ما این هفته پیشواز گرفتیم چو روایت زیاد بود گفتیم هم این هفته بگیریم هم هفته ی دیگه
1391/12/23 - 01:20سلام
1391/12/23 - 01:21سلااام..
1391/12/23 - 01:21سلام اقا مصطفی.سلام مونا خانم
1391/12/23 - 01:26محمد نخندخنده نداره باید واسمون غصه بخوری
اومدین بترکونین
1391/12/23 - 01:28زندن ترکوندنتون
ناجورررررررررررررررر
1391/12/23 - 01:33فکر کنم چشممون کردنجو گیر شده بودیم فرانت میزدیم بک در جا میزدیم کلا حرکت نمایشی میزدیم میرقصیدیم همه خوششون اومده بود هی میگفتن بیاین وسط یعنی اینقدر مواد محترقه با خودم آورده بودم که اگه مامورا میگرفتنم باید تیم خنسا کننده بمب خبر میکردن که از جیب هام بتونن در بیارن